دعای هرروز ماه رجب
یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ
یا مَنْ یُعْطِى الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ یا مَنْ یُعْطى مَنْ سَئَلَهُ
یا مَنْ یُعْطى مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ وَمَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَرَحْمَهً
اَعْطِنى بِمَسْئَلَتى اِیّاکَ جَمیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَجَمیعَ خَیْرِ الاْخِرَهِ
وَاصْرِفْ عَنّى بِمَسْئَلَتى اِیّاکَ جَمیعَ شَرِّ الدُّنْیا وَشَرِّ الاْخِرَهِ
فَاِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ ما اَعْطَیْتَ وَ زِِدْنى مِنْ فَضْلِکَ یا کَریمُ
یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ یا ذَاالنَّعْماَّءِوَالْجُودِ
یا ذَاالْمَنِّ وَالطَّوْلِ حَرِّمْ شَیْبَتى عَلَى النّار.
وقتی دعا، امید را از نو میسازد
دعا فقط خواهش نیست، بازنویسی رابطه هم است
سلام؛ تا حالا شده دلت بخواد یه نفر پیدا بشه که بتونی جلوش خودِ واقعیت باشی و تهِ دلت رو قرص کنه؟ بیشتر ما وقتی کلمه «دعا» را میشنویم، یاد یک لیست درخواست میافتیم: قبولی، آرامش، حل مشکل، آینده بهتر. اما واقعیت اینه—دعا قبل از اینکه درخواست باشد، تعریف رابطه است.
دعای «یا مَن أرجوه» یکی از آن متنهای کوتاه اما عمیق است که در چند خط، کل معماری رابطه بنده و خدا را میچیند:
امید، امنیت، بخشش، رحمت، و در نهایت واگذاری هوشمندانه سرنوشت. این دعا فقط یک متن عبادی نیست؛ یک «پروتکل بازسازی روان» و یک نقشه کامل برای تنظیم فرکانس روح با منبع لایتناهی قدرته.
همینجوری، برای دانشجوی امروز—که هم با اضطراب آینده، هم فشار مقایسه، هم احساس «کافی نبودن» درگیر است—این دعا میتواند چیزی فراتر از متن عبادی باشد:
یک متن درمانگر، هویتساز و بازکننده افق امید.
بیاین این دعا رو «مهندسی معکوس» کنیم و ببینیم با خوندن این دعا، فراز به فراز چه اتفاقی تو لایههای زیرینِ فکر ما میافته
مهندسی امید و امنیت
یا مَنْ اَرْجُوهُ لِکُلِّ خَیْرٍ
اى خدایى که از او امید هر خیر و احسان دارم
دعا با «أرجوه» شروع میشود؛ فعلی در زمان حال. یعنی امید، یک حس موقت یا رؤیای دور یا یک خاطره قدیمی نیست؛ یک وضعیت زنده و جاریه که مثل خون توی رگها داره میچرخه. یعنی «من الان بهت وصلام».
آرزوهات رو سانسور نکن! دقت کردی دعا نمیگه «بعضی از خیرها» یا فقط «چیزهای معنوی»؟ خیلی رک و پوستکنده میگه: «لِکُلِِّ خَیْرٍ» (هرچی که خوبه). یعنی موفقیت توی اپلای، پول، آرامش، رابطهی خفن، نمره یا معنای زندگی. خدا بهت نمیگه «کم بخواه»، میگه: «آدرس رو درست بیا»!
کانونِ مرکزی قدرت کجاست؟ این جمله یعنی «توحید افعالی»؛ به زبونِ خودمون یعنی: تهِ تهِ همهی اتفاقای خوب، فقط به یه منبع وصله. همه خیرها—موفقیت، آرامش، رشد، معنا—در نهایت به یک منبع برمیگردند. وقتی امیدت رو روی «او» تنظیم میکنی، دیگه با بقیه کاری نداری چون میدونی فقط واسطهان.
نکته آخر اینکه این فراز از دعا داره بهت یاد میده که سقفِ آرزوهات رو نچسبونی به کفِ اتاقت. وقتی داری با «بینهایت» حرف میزنی، جسور باش. فرکانسِ امیدت رو موقع خوندن دعا روی “بالاترین حدِ ممکن” تنظیم کن. این دعا به تو نمیگوید «کم بخواه،» بلکه میگوید: امیدت را درست تنظیم کن.
امنیت وسطِ ترسها؛ وقتی خدا «پناهگاه» میشه نه «تهدید»!
وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ
و نزد هر شرى از خشم او ایمنى مى جویم
تا حالا شده یه سوتیِ بزرگ بدی یا مسیری رو اشتباه بری و از ترسِ قضاوت یا تنبیه، دلت بخواد غیب بشی؟ بیا فراز بعدی دعای رجب رو باز کنیم تا ببینی سیستمِ خدا چقدر با تصوراتِ ما فرق داره:
این فراز یک پارادوکسِ زیباست: این جمله یه تضادِ قشنگ داره: ایمنی از خشم! یعنی با خدایی طرف هستیم که حتی ترس از او هم «فلج کننده» نیست. برخلافِ بقیه که وقتی ازشون میترسیم ازشون «فرار» میکنیم، اینجا از ترسِ (شرورِ اعمالِ) خودمون به آغوشِ خودش «پناه» میبریم. این فراز، اون تصویرِ قدیمی و ترسناکی که بعضیها از خدا ساختن (یه خدایِ منتظرِ مچگیری) «خدای انتقامجو» رو کلاً پاک میکنه. به جاش، خدایی رو میذاره که “پناه” است، نه تهدید. ما از عواقبِ اشتباهاتِ خودمون، به مهربانیِ او فرار میکنیم.
پارادایم برکت – فضل
یا مَنْ یُعْطِى الْکَثیرَ بِالْقَلیلِ
اى آنکه عطا مى کنى بسیار را به کم
در زندگی معمولی، خروجیِ تو مساوی با ورودیته. اما اینجا با یه فرمولِ عجیب روبروییم: «کثیر در برابرِ قلیل». این یعنی خدا منطقِ خطیِ دنیا رو به هم میریزه. او دنبال بهونهست تا به تلاشهای کوچیکِ تو، ضریبِ بینهایت بده.
توی دنیای کسب و کار و بازار، یه قانون سفت و سخت هست که میگه: «هر چقدر پول بدی، همونقدر آش میخوری». یعنی سودت دقیقاً متناسب با سرمایهته. اما خبر خوب اینه که سیستمِ ماه رجب، این قانون رو کلاً دور میزنه و منطق دنیای بازار را به هم میریزد. اینجا خدا «خروجیِ زیاد» «کثیر» رو در برابر «ورودیِ کم» «قلیل» میده.
خدا به «کَرَمِش» نگاه میکنه، نه به «کارنامهت»! این همون چیزیه که بهش میگن «منطقِ فضل». یعنی قرار نیست همهچیز طبقِ استحقاق و چرتکه انداختنِ من و تو پیش بره. خدا به اندازه بزرگیِ خودش جایزه میده، نه به اندازه کوچیکیِ عملِ ما.
تیرِ خلاص به کمالگراییِ سمی! از نظر روانشناسی، این جمله حالِ کمالگراها رو خوب میکنه. همونهایی که همش فکر میکنن «باید کامل باشم تا لایقِ موفقیت باشم». این دعا این باورِ خستهکننده رو میریزه پایین و میگه: تو فقط با صداقت شروع کن، حتی اگه کم باشه؛ بقیهش با من! حالا اگه فکر میکنی تلاشهات کمه یا برای رسیدن به رویاهات سرمایهت کافی نیست، یادت نره که ما یه «برکت» داریم که معادلات رو عوض میکنه. تلاشِ کم اما خالصانهی تو، توی دستای خدا چند برابر میشه.
بخشندگی بیقید و شرط! (وقتی بخشش، قبل از تو حرکت میکنه)
یا مَنْ یُعْطى مَنْ سَئَلَهُ یا مَنْ یُعْطى مَنْ لَمْ یَسْئَلْهُ وَمَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَرَحْمَهً
اى آنکه هر که سؤال کند عطا مى کنى، اى آنکه به هر که سؤال نکند و تو را هم نشناسد باز از لطف و رحمتت عطا مى کنى
تا حالا شده یه غریبه توی اوجِ نیاز، یهویی بهت کمک کنه بدون اینکه حتی اسمت رو بپرسه؟ یه حسِ “واو” عجیبی داره، نه؟ حالا بیا فراز چهارم دعای رجب رو ببین تا بفهمی “بخشندگیِ واقعی” یعنی چی . ای کسی که هم به اونی که میخواد « سَأَلَهُ» میدی، هم به اونی که اصلاً نمیخواد «لَمْ یَسْأَلْهُ»و حتی اصلاً تو رو نمیشناسه! «لَمْ یَعْرِفْهُ»
کلیدواژه این بخش «تَحَنُّن» است؛ مهربانیِ ذاتی، پیشدستانه و بدون شرط. خیلی از ما فکر میکنیم خدا یه “باشگاهِ مشتریانِ خاص” داره و فقط به آدمحسابیها و اونایی که ۲۴ساعته عبادت میکنن توجه داره. اما این دعا میگه: ابداً! خدا حتی به کسی که اصلاً قبولش نداره هم به خاطر «تَحَنُِّن» (مهربانیِ ذاتی و عمیقش) روزی و فرصت میده.
میگن پایه “امنیت درونی” اینه که حس کنی بدونِ اینکه لازم باشه کارِ خاصی بکنی، دوستداشتنی هستی. این دعا دقیقاً همین رو میگه: «لازم نیست اول کامل بشی تا لایقِ مهربانیِ من باشی». بخششِ خدا، خیلی جلوتر از درخواستِ تو حرکت میکنه.
پیام این فراز خیلی ساده و منطقیئه: وقتی خدا به کسی که اصلاً نمیشناستش و صدایش نمیکنه داره هدیه میده، چطور ممکنه تو رو که داری باهاش حرف میزنی و صدایش میکنی، نادیده بگیره؟ غیرممکنه!
این فراز پیامش روشن است وبه ما یاد میده ، گارد ذهنیمون رو باز کنیم؛ وقتی او به «ناشناس» میده، چطور ممکنه به تو که صداش میکنی نده؟ آره! این جمله، تصویرِ خیلی کلیشهای از خدا را میشکند. نظامِ الهی “معاملهمحور” نیست، “رحمتمحور”ئه. یعنی لازم نیست حتماً آدمخفنِ قصه باشی تا بهت توجه کنه. همین که هستی، برای او عزیزی. حالا توی این ماه با این دیدگاه باهاش حرف بزن که او از قبل، هدیهت رو آماده کرده.
جرئتِ بزرگ خواستن
اَعْطِنى بِمَسْئَلَتى اِیّاکَ جَمیعَ خَیْرِ الدُّنْیا وَجَمیعَ خَیْرِ الاْخِرَهِ
عطا فرما مرا که از تو درخواست مى کنم جمیع خوبیهاى دنیا و جمیع خوبیهاى آخرت را
تا حالا شده بری پیش یه آدم خیلی پولدار و سرشناس، بعد ازش فقط یه خودکار قرض بخوای؟ ضایعه، نه؟ حالا فکر کن رفتی سراغِ کسی که کلِ کائنات مال خودشه. اونجا دیگه وقتِ «کوچیک خواستن» نیست! خدایا، همهی خوبیهای دنیا و همهی خوبیهای آخرت رو یه جا بده به من!
بدونِ سانسور، “جمیعِ” خیر رو بخواه! توی این دعا، کلمه «جمیع» (یعنی همه) عمداً تکرار شده. دعا بهت میگه نترس! نگو «خدایا فقط پاس بشم» یا «فقط یه شغل معمولی داشته باشم». بگو «بهترینِ تخصص، بیشترین ثروت، عمیقترین آرامش و بالاترین نمره». وقتی با “کریم” طرفی، کوچک خواستن در واقع یه جور توهینه!
دنیا و آخرت رقیبِ هم نیستن! خیلیها فکر میکنن یا باید دنیای خفنی داشته باشن یا آخرتِ خوبی. اما این دعا میگه این دوتا با همان. خیرِ حقیقی یعنی هم توی بازارِ کار حرف اول رو بزنی، هم تهِ دلت با خدا آروم باشه. این یعنی یکپارچگیِ موفقیت.
سقفِ ذهنیت رو بشکن! مشکلِ ما اینه که چون خودمون محدودیم، فکر میکنیم خدا هم محدوده. این فراز داره یادت میده که مدلِ آرزو کردنت رو عوض کنی. جسور باش! وقتی داری با منبعِ بینهایت چت میکنی، لیستت رو کامل بنویس. هم تخصص، هم معنا، هم آینده.
بلاخره اینکه عزیز! توی ماه رجب، خدا چکِ سفید امضا داده دستت. نرو باهاش یه شکلات بخر! امشب جوری ازش بخواه که انگار واقعاً باور داری او «پادشاهِ کلِ جهانه».
هنرِ «بلاک کردنِ» شر؛ چطوری از مسیرهای اشتباه دور بمونیم؟
وَاصْرِفْ عَنّى بِمَسْئَلَتى اِیّاکَ جَمیعَ شَرِّ الدُّنْیا وَشَرِّ الاْخِرَهِ
و دفع فرما از من به درخواستم از تو جمیع شرور دنیا و آخرت را
تا حالا شده بعد از کلی دویدن، به یه چیزی برسی و بعد بفهمی اصلاً از اولش هم برات سمِّی بوده؟ مثلاً یه رابطه که فقط انرژیت رو گرفت یا یه پوزیشین شغلی که آرامشت رو نابود کرد؟ خدایا، همهی شرور دنیا و آخرت رو از من دور کن!
دعا فقط “مثبتاندیشیِ الکی” نیست! واقعبین باشیم؛ زندگی فقط جذب کردن موفقیتها نیست. خیلی وقتها هنر اصلی اینه که از بعضی مسیرها «دور» بمونی. این دعا بهت یاد میده که گاهی اوقات، نرسیدن به یک چیز، خودش بزرگترین جایزهست.
رشد یعنی «کم کردنِ» درست! ما همیشه فکر میکنیم برای پیشرفت باید چیزهای جدیدی به زندگیمون اضافه کنیم (پول بیشتر، رفیق بیشتر، پروژه بیشتر). اما این فراز میگه رشد گاهی یعنی حذف کردنِ چیزهای سمی. یعنی خدایا، اون مسیری که ظاهرش خوبه ولی تهش حالِ من رو بد میکنه، خودت سد کن.
صیانت از آرامش درونی ! بعضی انتخابها یا بعضی آدمها مثل «بدافزار» میمونن؛ وقتی وارد سیستم زندگیت میشن، آرامآرام هویتت رو خالی میکنن. از خدا بخواه که این “شرور” رو ازت دور کنه، حتی اگه خودت با اصرار دنبالشون باشی!
حرف آخر این فراز اینه! موفقیت واقعی یعنی «خیرِ جدی» و «حذفِ شر». توی این دعا از خدا بخواه مثل یه آنتیویروسِ قوی، مسیرهایی که باعث میشه از خودِ واقعیت دور بشی رو برات مسدود کنه.
خدا کم نمیآورد؛ واردِ دنیای «فراوانی» شو!
فَاِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ ما اَعْطَیْتَ
زیرا عطاى تو بى نقص است
تا حالا شده نگران باشی که اگه رفیقت موفق بشه، فرصت برای تو کم میشه؟ یا اگه خدا به بقیه بده، دیگه نوبت به تو نرسه؟ این همون «ذهنیتِ کمبوده» که بدجوری آدم رو مضطرب میکنه. اما اینجای دعا، ورق برمیگرده، چرا که هر چقدر هم ببخشی، چیزی از تو کم نمیشه.
سیستمِ کائنات «کاهشی» نیست! توی دنیای مادی، اگه من یه سیب داشته باشم و بدم به تو، دیگه سیب ندارم. اما توی نظامِ الهی، بخشیدن مساوی با کم شدن نیست. این فراز داره بهت «ذهنیت فراوانی» رو یاد میده. یعنی نگران نباش، واسه همه هست، به اندازه آرزوهای تو هم هست!
اعتمادِ آگاهانه به یک نظامِ حکیم از نظر کلامی، این یعنی ایمان به اینکه خدا حسابکتابش دقیقه. نه جَبری در کاره که دستوپات رو ببنده، نه سادگیِ الکی؛ بلکه یه «اعتمادِ عمیق» به قدرتیه که وقتی بهت میده، نگرانِ تموم شدنش نیست.
تو همه چیز رو نمیبینی، اما او میبینه! این فراز یه جور اعترافِ هوشمندانه هم هست. ما خیلی وقتها شرور و خطراتی که دور و برمون هست رو نمیشناسیم و ممکنه ازشون ضربه بخوریم، اما با تکیه به این قدرتِ بیانتها، خیالمون راحته که او حواسش به باگهای سیستمِ زندگی ما هست.
حرف آخر: اینکه بپا حواست باشه اینجا! با کسی طرفی که مخزنش تمومنشدنیه. پس وقتی داری ازش میخوای، با دستودلبازی بخواه. بخشندگیِ خدا مثل اقیانوسه؛ هر چقدر لیوانت رو پر کنی، خشک نمیشه.
وارد دنیایِ “بینهایت” شو!
وَ زِِدْنى مِنْ فَضْلِکَ یا کَریمُ
و از فضل و کرمت بهره من بیفزاى اى خداى کریم
میدونی کریم یعنی چی؟ کریم یعنی کسی که نه تنها درخواستت رو رد نمیکنه، بلکه وقتی میخواد بهت بده، اصلاً به این نگاه نمیکنه که تو چقدر “لایق” هستی؛ او به اندازهی “بزرگیِ خودش” بهت میده، یعنی خیلی بیشتر از اونی که تو چرتکه انداختی!
از نظر روانشناسی مثبتگرا، کلمه «زِدنی» (زیادم کن) یعنی تو همیشه جا برای بهتر شدن داری. این دعا بهت میگه هیچوقت به وضعیت موجود قانع نباش. همیشه راهی برای فراتر رفتن، موفقتر شدن و عمیقتر شدن هست. سیستم هستی، سیستمِ “تموم شدن” نیست؛ همیشه بیشترش هم هست! این نگاه، «ذهنیت رشد» رو تقویت میکنه که همیشه راهی برای فراتر رفتن هست.
تشنهی فضل، نه طلبکارِ نعمت! از نظر عرفانی، اینجای دعا یعنی من هنوز تشنهام. اما این تشنگی از سرِ گدایی نیست؛ از سرِ اشتیاقه. یعنی خدایا، من فهمیدم تو چقدر بزرگی، پس بازم از اون “فضل” خاصِّت به من بده. توی منطقِ خدا، بخشش صفر و یک نیست؛ یک جریانِ ابدیه.
رسیدیم به لحظۀ پایانیِ حساس دعا. گرفتن چانه با دست چپ و حرکت دادن انگشت سبابه دست راست. اگه تا حالا داشتیم صفات خدا رو آنالیز میکردیم، اینجا دیگه وقتِ «بیمه کردنِ زندگی» است. نهایی کردنِ همهی اون آرزوها!
یا ذَاالْجَلالِ وَالاِْکْرامِ یا ذَاالنَّعْماَّءِ وَالْجُودِ یا ذَاالْمَنِّ وَالطَّوْلِ حَرِّمْ شَیْبَتى عَلَى النّار
اى صاحب جلال و بزرگوارى اى صاحب نعمتها و جود اى صاحب عطا و کرم به کرمت محاسنم را بر آتش دوزخ حرام گردان.
ما خدا رو با سه تا لقب صدا میزنیم که ترکیبشون فوقالعادهست:
- ذَا الْجَلاَلِ وَ الْإِکْرَامِ: یه پارادوکس جذاب! «جلال» یعنی اون اَبَرقدرتی که ابهت داره و فاصله ایجاد میکند ، و «إکرام» یعنی همون رفیقِ بخشندهای که فاصله رو برمیداره.
- ذَا النَِّعْمَاءِ وَ الْجُودِ: ، «نعماء» به نعمتهای فراگیر گفته میشود. جود یعنی بخشیدنِ بدونِ درخواست. یعنی اعتراف به اینکه «خدایا، تو قبلاً هم بدون اینکه من بگم، بهم دادی؛ الانم همونی.»
- ذَا الْمَنِِّ وَ الطَِّوْلِ: : «مَنِّ»اینجا به معنای نعمتِ سنگین و باارزش است و «طَول» یعنی توانگریِ همیشگی. یعنی تو صاحبِ قدرت و نعمتهای باارزشی؛ پس دستِ برتر توی همهی معادلات زندگی من، دستِ توئه.
در ادامه دعا میگیم «محاسنم را بر آتش حرام کن». وقتی چیزی حرام میشه، یعنی دیگه “اجازه دسترسی” نداره. «حکمی صادر کن که آتشِ اضطراب، آتشِ شکست و آتشِ دوزخ، اصلاً اجازه نداشته باشند به حریم من وارد شوند».
جمعبندی نهایی: «درنگ»، نه فقط «خوندن»!
این دعا با روح و روان ما چیکار میکنه؟
❖ امید رو آپدیت میکنه: بهت یاد میده امیدواری یه مهارتِ زندهست.
❖ خدا رو “امن” میکنه: اون تصویر ترسناک و مچگیر رو پاک میکنه و آغوشِ باز رو جایگزین میکنه.
❖ استرسِ عملکرد رو میکشه: لازم نیست “کامل” باشی تا “دوستداشتنی” باشی.
❖ یکتایی هستی بخش رو میاره توی قلب: یعنی باور کنی که به بینهایت وصلی.
چطوری این دعا رو تموم کنیم؟ وقتی کلمات این دعا رو زمزمه میکنی، خودت رو یه «سائلِ با اعتمادبهنفس» ببین. جوری بخواه که انگار واقعاً باورت شده داری با «برندِ اصلیِ بخشندگیِ کائنات» حرف میزنی. کسی که هدیه دادن به تو، چیزی ازش کم نمیکنه.
نقشه کلی راه رجب
- با امید شروع کردیم (شارژ مثبت)
- از بخشش بیقید و شرط گفتیم . (بیزینس با خدا نه، رفاقت با خدا)!.
- آخرش به شکوهِ او پناه بردیم تا هویتمون رو بیمه کنیم (امنیتِ ابدی).
این سفرِ معنویِ “نقشه راه رجب” اینجا تموم میشه، اما جریانِ این دعا توی زندگیت تازه شروع شده…
دکتر حمیدرضا میرزایی





بدون دیدگاه